مقاله پژوهشی
جامعه شناسی
سمیه عرب خراسانی؛ طاهره ملکی
چکیده
در راستای شناخت مؤلفههای مردانگی مردان ایرانی و به عنوان حوزهای از مطالعات مردان، میتوان به فرهنگ شفاهی و ضربالمثلها پرداخت. مطالعات مردان یکی از حوزههای نوظهور مطالعات جامعهشناسی و جنسیت است که در جهت شناخت بیشتر مردان و بررسی رفتار، انتظارات، انتسابات و هویت ذاتی مردانه گام مؤثری برداشته است. بررسی ضربالمثلها از ...
بیشتر
در راستای شناخت مؤلفههای مردانگی مردان ایرانی و به عنوان حوزهای از مطالعات مردان، میتوان به فرهنگ شفاهی و ضربالمثلها پرداخت. مطالعات مردان یکی از حوزههای نوظهور مطالعات جامعهشناسی و جنسیت است که در جهت شناخت بیشتر مردان و بررسی رفتار، انتظارات، انتسابات و هویت ذاتی مردانه گام مؤثری برداشته است. بررسی ضربالمثلها از آن جهت اهمیت دارد که پل ارتباطی میان محقق و فرهنگ عامه و شناخت هرچه بیشتر عقاید اعضای یک جامعه است. این پژوهش به شیوه کیفی و با استفاده از روش تحلیل محتوای انجام شده است. در این پژوهش 803 ضربالمثل با کلیدواژههای مرد، شوهر،دایی، عمو، پدر،پسر و داماد انتخاب و بررسی شدند. تحلیل محتوای ضربالمثلها به تعداد هفتاد و هشت زیر مؤلفه از ده مؤلفهی کلی منجر و در نهایت با محوریت مؤلفهی کلی «مردانگی به مثابه امر متناقض» به سرانجام رسید. امر متناقض مردانگی خصوصیاتی دارد که ازجمله آن میتوان به آغاز آن از وضعیتی غیر روشن اشاره داشت. ناروشنی و ابهام مردانگی به آن معناست که مشخص نیست از چه زمانی مردان به این صفات متصف شدهاند و آیا زمانی بوده است که مردان رفتار مردانگی متفاوتی با زنان داشته باشند؟ وجه دوم مردانگی به عنوان امر متناقض تقابل و تخالف با زنان است. این مهم از آن جهت محل بررسی است که به چه دلیل و در چه فرایندی متفاوت بودن به معنای متغایر و متعابد بودن فهم و در نهایت آنچه تفاوت تبدیل به تقابل میان و برای آن شواهد متعددی نیز ارائه شده است.
مقاله پژوهشی
ادبیات
خلیل بیگزاده؛ نازنین نامداری
چکیده
هوّیت فرآیند پاسخگویی آگاهانه فرد یا قوم یا ملت به «چیستی و کیستی» خود است و شناخت ارزشهای هوّیت تاریخی یک قوم یا ملت در تحقق اهداف مهمّ فرهنگی، اجتماعی، سیاسی و اقتصادی آنها کارگشاست. تصویرشناسی فرهنگی دانشی است که فرهنگ جوامع بشری و ویژگیهای آن را از رهگذر آثار ادبی و هنری بررسی میکند و موضوع آن بیشتر بررسی بازتاب ذهنیّت ...
بیشتر
هوّیت فرآیند پاسخگویی آگاهانه فرد یا قوم یا ملت به «چیستی و کیستی» خود است و شناخت ارزشهای هوّیت تاریخی یک قوم یا ملت در تحقق اهداف مهمّ فرهنگی، اجتماعی، سیاسی و اقتصادی آنها کارگشاست. تصویرشناسی فرهنگی دانشی است که فرهنگ جوامع بشری و ویژگیهای آن را از رهگذر آثار ادبی و هنری بررسی میکند و موضوع آن بیشتر بررسی بازتاب ذهنیّت یا استدلال یک فرد یا گروه یا ملت و تصویر آنها در سفرنامههاست. سیاحان مستشرق سیمای زنان ایرانی را در سفرنامههای خود آوردهاند، چنانکه جهانگردانی مانند تاورنیه و سانسون جایگاه، نقش و هویّت زنان ایرانی عصر صفوی را در سفرنامة خود توصیف و گاهی بر پایة کلیشههای ذهنی قضاوت کردهاند. این پژوهش با هدف تبیین جایگاه، نقش و هویّت زنان ایرانی عصر صفوی در سفرنامههای تاورنیه و سانسون بر پایة انگارۀ تصویرشناسی فرهنگی به روش توصیفی- تحلیلی انجام شده و نگاه واقعی و کلیشههای ذهنی آنها را به زنان ایرانی عصر صفوی بررسی کردهاست. دستاورد پژوهش حاکی است که زنان ایرانی در کانون نگاه واقعی و کلیشهای سفرنامهنویسان دورۀ صفوی بودهاند، چنانکه زیبایی، ازدواج، باروری و پسرآوری، بالاترین خواستۀ جامعة مردسالار این دوره از زنان بودهاست. البتّه چگونگی برخورد جامعۀ مردسالار با زنان افزون بر زیبایی، ازدواج، پذیرش چندهمسری و پسرآوری، متفاوت بودهاست، چنانکه زنان درباری منفعل نیستند، بلکه همواره برای کسب مهارت و حضور در عرصههای اجتماعی تلاش کرده و مهارتهایی مانند شکار، تیراندازی، اسبسواری، گلدوزی و ... کسب کردهاند و سفرنامهنویسان این عدم انفعال را در کلیشههای ذهنی به زنان عامه نیز نسبت دادهاند.
مقاله پژوهشی
ادبیات
کوثر احسن مقدم؛ عبدالله رادمرد؛ مریم صالحی نیا
چکیده
استعاره بهمثابه زبانی نمادین و غیرمستقیم، حامل معناهای افزوده و پنهان است. ردّپای استعارهها و کلیشههای جنسیتی را در روایتهای تفسیری نیز میتوان پیگرفت. در این پژوهش داستانهای تفسیری سه تفسیر فارسی روض الجنان، جلاء الاذهان و منهج الصادقین، مبنای کار قرار گرفتهاند. در این مقاله ابتدا روایتهایی را که از استعارههای ...
بیشتر
استعاره بهمثابه زبانی نمادین و غیرمستقیم، حامل معناهای افزوده و پنهان است. ردّپای استعارهها و کلیشههای جنسیتی را در روایتهای تفسیری نیز میتوان پیگرفت. در این پژوهش داستانهای تفسیری سه تفسیر فارسی روض الجنان، جلاء الاذهان و منهج الصادقین، مبنای کار قرار گرفتهاند. در این مقاله ابتدا روایتهایی را که از استعارههای جنسیتی استفاده کردهاند یا مضمون آنها، یادآور استعارههای جنسیتی است، انتخاب شده است و سپس با استفاده از روش تحلیل محتوای کیفی، بار ارزشی این استعارهها و ارتباط آنها با کلیشههای جنسیتی بررسی شده است. استعارههایی نظیر «عروس قرآن»؛ «امرأة کاعب»؛ «فراش»؛ «بیوت»؛ «عتبه» و «دنیا» نمونههایی از استعارههای جنسیتی در این روایتهاست که برخی بار ارزشی مثبت و برخی بار منفی دارند. مهمترین نتایج این تحقیق عبارتند از اینکه اغلب استعارههای منفی دربارۀ زن حول نقش زن بهمثابه همسر یا شریک جنسی و با تأکید بر بعد جسمانی وی شکل گرفته است. این استعارهها متأثر از کلیشههای جنسیتی رایجی است که بار منفی دارند. در نقطۀ مقابل، بیشتر استعارههای مثبت حول نقش مادری و صفاتی نظیر مهربانی، خلق، اصل و ابتدا در نقش مادری شکل گرفتهاند. همچنین این پژوهش نشان میدهد پیکر زن در دو وجه «پیکر بهشتی» و «پیکر دوزخی» نمود یافته است که پیکر بهشتی زن، نماد التذاذ کامل و بهرهمندی است و پیکر دوزخی زن، نماد فریبندگی، گناه، تمثل شیطان و زناکاری است. علیرغم تلاش شریعت در تقبیح نگرشهای زنستیزانه، رواج استعارههای جنسیتی دربارۀ زنان در دورههای تاریخی مختلف، در میان مفسران تفاوت چشمگیری نداشته است.
مقاله پژوهشی
روانشناسی
قدرت الله علیرضایی؛ غلامرضا سالمیان؛ فاطمه کلاهچیان
چکیده
یونگ روانپزشک سوئیسی، در روانشناسی تحلیلی خود کهنالگوهای بسیاری را مطرح کردهاست که میتوانند معیارها و ملاکهای مفیدی در سنجش، بررسی و تحلیل آثار ادبی در نقد روانشناختی باشند. یکی از مهمترین و حیاتیترین این کهنالگوها، کهنالگوی «مادرمثالی» است که تصویری ذهنی و جهانشمول در شخصیّت و فردیّت بشر است و به دو صورت ...
بیشتر
یونگ روانپزشک سوئیسی، در روانشناسی تحلیلی خود کهنالگوهای بسیاری را مطرح کردهاست که میتوانند معیارها و ملاکهای مفیدی در سنجش، بررسی و تحلیل آثار ادبی در نقد روانشناختی باشند. یکی از مهمترین و حیاتیترین این کهنالگوها، کهنالگوی «مادرمثالی» است که تصویری ذهنی و جهانشمول در شخصیّت و فردیّت بشر است و به دو صورت مثبت و منفی جلوه میکند. سیمین بهبهانی از جمله شاعران معاصر ادبیّات فارسی است که نمودهای مادرمثالی در اشعار او بازتاب داشتهاست. پژوهش حاضر که به روش تحلیلی- توصیفی انجام گرفتهاست، به دنبال کشف نمودهای کهنالگویی مادرمثالی در مفاهیم و سازههای شعری سیمین بهبهانی و شناسایی نمودهای مثبت و منفی آن با نگرش نقد اسطورهای- روانشناختی است. نتایج پژوهش نشان از بازتاب 60 درصدی نمود مثبت و 40 درصدی نمود منفی مادرمثالی در شعر سیمین دارد؛ در شکل مثبت به ترتیب بسامد، همذاتپنداری با گیاهان، مادرزمینی، زایش و پرورش، شوق و شفقّت و فصل بهار بیشترین نمود را دارند و در بُعد منفی بیشترین بسامد مربوط به فصلهای منفی، مرگاندیشی، شب، مرداب و زمین سترون است. . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . .
مقاله پژوهشی
جامعه شناسی
فاطمه یمینی؛ طلیعه خادمیان؛ حسین دهقان
چکیده
ناسزاگویی به عنوان بارزترین ویژگی موسیقی عامه پسند رپ، شاخصهای زبانی اجتماعی را در ادبیات افراد جامعه تغییر میدهد. هدف این پژوهش کشف و بررسی دلالت های ذهنی و معنایی دختران هوادار تتلو از گوش دادن به آهنگ های ناسزاگوی اوست که با روش کیفی و تکنیک نظریهی زمینهای و استفاده از مصاحبه های عمیق نیمه ساخت یافته با تعداد25 نفر از تتلیتی ...
بیشتر
ناسزاگویی به عنوان بارزترین ویژگی موسیقی عامه پسند رپ، شاخصهای زبانی اجتماعی را در ادبیات افراد جامعه تغییر میدهد. هدف این پژوهش کشف و بررسی دلالت های ذهنی و معنایی دختران هوادار تتلو از گوش دادن به آهنگ های ناسزاگوی اوست که با روش کیفی و تکنیک نظریهی زمینهای و استفاده از مصاحبه های عمیق نیمه ساخت یافته با تعداد25 نفر از تتلیتی ها انجام گرفته است. نمونهها بر اساس نمونه گیری هدفمند گلوله برفی انتخاب شدند. مصاحبهها با رسیدن به اشباع نظری متوقف گردید.مدل پارادایمی حاصل از تفسیر نظرات دختران هوادار نشان می دهد که (مقبولیت آهنگ های ناسزاگو) در ارتباط با مجموعه ای از شرایط علی(بستر اجتماعی فرهنگی- موقعیتهای خاص- همذات پنداری- جذابیت تجربه زیسته هنرمند- مجوز نگرفتن و طرد شدن از جامعه- پیشینه خانوادگی خواننده)، شرایط زمینهای( فقر- بیکاری- انزوا- نداشتن سرگرمی)، شرایط مداخله گر(سلطه صنعت موسیقی- گروه همسالان) معنا می یابد. دختران با بهره گیری از استراتژیهای(عادی بودن ناسزا در سبک رپ - دلنشین بودن ناسزا ) ناسزاگویی در موسیقی خیابانی را توجیه میکنند که از جمله پیامدهای آن ( تخلیه انرژی- ایجاد گفتمان ناسزاگویی در ادبیات جامعه- عادی شدن ناسزاگویی به اطرافیان- تشدید ناسزاگویی در آهنگ های جدید - گرایش به نیهیلیسم )می باشد. هواداران، خود و خواننده را طرد شده از جامعه و قربانی ظلم و تبعیض احساس می کنند و به دلیل اینکه در برابر تبعیضها، فاقد قدرت عمل هستند، به افراد درمانده و ضعیفی میمانند که صرفاً با استفاده از ناسزا، قادر به ابراز خشمشان هستند.
مقاله پژوهشی
هنر
ثمره رضائی؛ عطیه یوزباشی
چکیده
سقانفارها بناهایی مربوط به دورهی قاجاراند که برخاسته از معماری بومی و آیینی مازندران هستند. در نقوش تصویری دیوارنگارههای سقانفار کیجاتکیه بابل، مضامین تصویری با محوریت زن به وفور دیده میشود. این پژوهش با هدف شناخت مضامین تصویری دیوارنگارههای سقانفار کیجا تکیه بابل و علل اهمیت نقشمایه زن و تحلیل بار معنایی این نقوش بر اساس ...
بیشتر
سقانفارها بناهایی مربوط به دورهی قاجاراند که برخاسته از معماری بومی و آیینی مازندران هستند. در نقوش تصویری دیوارنگارههای سقانفار کیجاتکیه بابل، مضامین تصویری با محوریت زن به وفور دیده میشود. این پژوهش با هدف شناخت مضامین تصویری دیوارنگارههای سقانفار کیجا تکیه بابل و علل اهمیت نقشمایه زن و تحلیل بار معنایی این نقوش بر اساس رویکرد شمایلشناسی صورت گرفته است. سؤالات پژوهش: 1- چه مضامینی در دیوارنگارههای سقانفار کیجاتکیه بابل قابل مشاهده شده است؟ 2- دلایل ظهور و وفور نقشمایه زنانه در دیوارنگارههای سقانفار کیجاتکیه بابل چیست؟ 3- بار معنایی لایههای نقشمایه زن در سقانفار کیجاتکیه بابل بر اساس رویکرد شمایلشناسی چیست؟
این پژوهش از نظر هدف بنیادی و از نظر روش توصیفی- تحلیلی است. از هر تقسیمبندی نقوش سقانفارها به شیوهی غیرتصادفی (حماسی، ماورایی، نمادین و فعالیت روزمره) یک تصویر شاخص با رویکرد شمایلشناسی تشریح شده است. مسألهی باز تعریف نقش زن در جامعه، خانواده و عرصهی هنر در دوران قاجار اوج گرفت. از سویی دیگر، تأثیر منطقهی جغرافیایی و شیوهی امرار معاش مفهوم جنسیت را در مناطق شمالی ایران متحول نمود. در ظهور نقشمایه زنان، عوامل تاریخی، اجتماعی، سیاسی و فرهنگی حائز اهمیت میباشند. همزمانی برههی تاریخی بنای تکیه با دورهی قاجار، تغییرات بنیادین در روابط اجتماعی، سبک پوشش، جایگاه سیاسی و تعدد تصاویر زنان در دوره قاجار گویای پیوند مستقیم این نقوش با تحولات سیاسی-اجتماعی حاکم بر جامعهی زمان خود است و تأثیرپذیری هنرمندان بومی در انعکاس از شرایط سیاسی و اجتماعی را در یک بافت تاریخی خاص روایت میکند.
مقاله پژوهشی
ادبیات
عزت ملاابراهیمی؛ ستاره نوبخت؛ محمد رضا کوهی
چکیده
پیر بوردیو، مردمشناس معاصر فرانسوی است که به قابلیتهای ادبیات و ترسیم اوضاع اجتماعی توجه ویژهای دارد. از نظر او قدرت یافتن یک فرد در میدانهای مختلف و میزان سهیم شدن او در مدیریت میدان قدرت به یک سرمایۀ خاص بستگی ندارد، بلکه به حجم و ترکیبی از انواع سرمایهها وابسته است. از آنجا که جامعهشناسی انتقادی بوردیو، افزون بر بُعد عینی ...
بیشتر
پیر بوردیو، مردمشناس معاصر فرانسوی است که به قابلیتهای ادبیات و ترسیم اوضاع اجتماعی توجه ویژهای دارد. از نظر او قدرت یافتن یک فرد در میدانهای مختلف و میزان سهیم شدن او در مدیریت میدان قدرت به یک سرمایۀ خاص بستگی ندارد، بلکه به حجم و ترکیبی از انواع سرمایهها وابسته است. از آنجا که جامعهشناسی انتقادی بوردیو، افزون بر بُعد عینی و ساختاری، بُعد ذهنی حیات اجتماعی را نیز مورد توجه قرار میدهد، میتواند ظرفیت لازم برای بازشناسی انواع سرمایههای اجتماعی در رمان کرنفال المدینه را در اختیار نویسندگان قرار دهد تا مخاطبان خود را به درک شرایط جامعه فلسطین رهنمون سازند. از این رو آنان در پژوهش حاضر با روش توصیفی- تحلیلی و با تکیه بر نظریۀ پیر بوردیو، به ارزیابی این رمان پرداخته و آن را در چهار سطح سرمایه فرهنگی، اجتماعی، اقتصادی و نمادین مورد واکاوی قرار دادهاند. یافتههای تحقیق نشان میدهد که سرمایه اجتماعی مردم فلسطین، به شدت رنگ باخته و سبب ایجاد محدودیتها و کاستیهایی در سرمایههای اقتصادی و فرهنگی آنها شده است. اما حضور پررنگ عشق در انواع خانوادگی و ملی، به عنوان سرمایه نمادین بارزی در داستان محسوب میشود. مبارزه با اشغالگری و امیدواری برای رفع محدودیتهای ریشهای نیز، عامل نجاتدهنده و امیدبخشی دیگری در این داستان است. در حقیقت سرمایه نمادین را میتوان اهرم موثری برای مواجهه با مشکلات فردی و اجتماعی شخصیتهای داستان و به طور کل مردم فلسطین، در شرایط سخت و آشفته اجتماعی به شمار آورد.
مقاله پژوهشی
ارتباطات
آیلین دائمی؛ مریم عباچی؛ سید علی میر ابراهیمی
چکیده
سینما بهمثابه عنصری فرهنگی و بهعنوان یکی از عرصههای بازنمایی مسائل اجتماعی، نقش مؤثری در افزایش سطح آگاهی جامعه و در پی آن کاهش سوءگیری شناختی در این قلمرو دارد. یکی از این بازنماییها، خشونت علیه زنان و در پی آن بزهدیدگی این قشر آسیبپذیر است. تحقیق حاضر با هدف بررسی جرمشناختی بازنمایی بزهدیدگی زنان در آثار سینمایی، به ...
بیشتر
سینما بهمثابه عنصری فرهنگی و بهعنوان یکی از عرصههای بازنمایی مسائل اجتماعی، نقش مؤثری در افزایش سطح آگاهی جامعه و در پی آن کاهش سوءگیری شناختی در این قلمرو دارد. یکی از این بازنماییها، خشونت علیه زنان و در پی آن بزهدیدگی این قشر آسیبپذیر است. تحقیق حاضر با هدف بررسی جرمشناختی بازنمایی بزهدیدگی زنان در آثار سینمایی، به مطالعه موردی فیلم سینمایی رگ خواب با استفاده از روش تحلیل محتوای کیفی با رویکرد جهتدار پرداخته است. یافتههای تحقیق بیانگر این امر میباشند که شخصیت اصلی فیلم، مینا، بهعنوان بزهدیده ایدهآل ناشی از ساختارهای اجتماعی و با انتخاب سبک زندگی ریسکپذیر موجب شتابدهندگی در بزهدیدگی خود شده که در نبود حمایتهای اجتماعی و قانونی، بزهدیدگی مکرر و ثانویه او را بههمراه داشته که بازنمایی گوشهای از واقعیت است. همچنین، از آنجایی که واقعیت اجتماع در قلمرو بزهدیدگی زنان بهمراتب جدیتراز بازنمایی آن در آثار سینمایی است و عدم توجه به این مقوله میتواند تأثیرات جبرانناپذیری بر پیکره جامعه بر جای گذارد، بهعنوان نتیجه این تحقیق، به ضرورت ساخت آثاری سینمایی بدون سانسورهای فرهنگی برای حساسسازی، آگاهیبخشی و ایمنسازی افراد در جامعه بهعنوان مخاطبان عام و جهت پیشگیری از بزهدیدگی اولیه و مکرر آنان و همچنین در راستای اثرگذاری بر سیاستگذاریها و قانونگذاریهای هدفمند و حمایتی، بهویژه در زمینه رفع تبعیض علیه زنان و دسترسی قربانیان در هر شکل و قالبی به نظام عدالت کیفری با تمرکز بر مخاطبان خاص و در راستای پیشگیری از بزه-دیدگی ثانویه، در جهت اهداف جرمشناسی کاربردی و مهار خشونت علیه زنان در جامعه، تأکید شدهاست.
مقاله پژوهشی
هنر
مینا محمدی وکیل؛ نیلوفر شفیعی
چکیده
یکی از عمده شاخصههای شناختی انسان، خصوصاً در عصر مدرن و پس از آن، مسئلة هویت جنسیتی است که از طریق آن مرز میان خود و دیگری قابل ادراک شده و قلمرو تعریف و تحدید ماهوی شخص معین میگردد. بازتاب این مسئله در آثار هنرمندان معاصر، به ویژه هنرمندان زن مسلمان، به عنوان یک دغدغه جدی قابل مطالعه و تحلیل است. پژوهش حاضر با مبنا قرار دادن آثار ...
بیشتر
یکی از عمده شاخصههای شناختی انسان، خصوصاً در عصر مدرن و پس از آن، مسئلة هویت جنسیتی است که از طریق آن مرز میان خود و دیگری قابل ادراک شده و قلمرو تعریف و تحدید ماهوی شخص معین میگردد. بازتاب این مسئله در آثار هنرمندان معاصر، به ویژه هنرمندان زن مسلمان، به عنوان یک دغدغه جدی قابل مطالعه و تحلیل است. پژوهش حاضر با مبنا قرار دادن آثار سه هنرمند زن معاصر در جهان اسلام، یعنی مونا حاتوم (هنرمند فلسطینی تبار، متولد 1952) ، للا السعیدی (هنرمند مراکشی، متولد 1956) و بشری المتوکل (هنرمند یمنی، متولد 1969)، در صدد پاسخ به این پرسش است که کدام عوامل باعث بازتاب هویت جنسیتی در آثار این سه هنرمند شده و هر کدام، چگونه آن را در آثار خود انعکاس دادهاند؟ در پژوهش حاضر، روش تحقیق توصیفی _ تحلیلی بوده و گردآوری اطلاعات از طریق اسناد کتابخانهای صورت گرفته است. شیوهی تجزیه و تحلیل، به صورت کیفی و برای تجزیه و تحلیل اطلاعات گردآوری شده، از روش استقرایی استفاده شده است. نتایج حاکی از آن است که بحث هویت جنسیتی زنان، وضعیت افراط گراییهای مذهبی در کنار هویتهای قومی و دلالتهای زبانی، محور اصلی آثار مورد مطالعه را تشکیل می-دهند. سیالیت هویت، نمایش روابط خلاقانه و دگرگون شده زنان گاه در قیاس با مردان و گاه به صورت مستقل، نمودی از دغدغههای هویت جنسیتی نزد این هنرمندان است. و آنان از طریق عکاسی، ویدئو و بهرهگیری از عنصر نوشتار این عوامل را در آثار خود انعکاس دادهاند.
مقاله پژوهشی
جامعه شناسی
معصومه تقی زادگان
چکیده
هدف این مقاله پرداختن به آثار هنرمندان معاصر زن ایرانی است که با الهام از دوختن و بافتن، در جستجوی زبان زنانه هستند. آنگونه که لوس ایریگاری شرح میدهد، زبان زنانه برای بیان تجربههای زنان و درک و دریافت زنان است. در این مقاله این پرسش دنبال شده است که هنرمندان زن هنرهای تجسمی، چگونه و با چه شیوه هایی بافتن و دوختن را به راهی برای جستجوی ...
بیشتر
هدف این مقاله پرداختن به آثار هنرمندان معاصر زن ایرانی است که با الهام از دوختن و بافتن، در جستجوی زبان زنانه هستند. آنگونه که لوس ایریگاری شرح میدهد، زبان زنانه برای بیان تجربههای زنان و درک و دریافت زنان است. در این مقاله این پرسش دنبال شده است که هنرمندان زن هنرهای تجسمی، چگونه و با چه شیوه هایی بافتن و دوختن را به راهی برای جستجوی زبان هویت زنانه تبدیل کردهاند؟
برای پاسخ به این پرسش با ترکیب روشهای «تحلیل روند» و «تحلیل رویداد»، پنج نمایشگاه هنری «تجلی احساس» (1371 تا 1388)، «سو+زن» (1395)، «زنان میسازند» (1398)، «نخش» (1398) و «پرسبوک» (دوره 1398 تا 1400) مطالعه و تحلیل شد. نتایج نشان دهنده تغییرات تجربه هنرمندان زن معاصر ایران طی دهه 1370 تا 1400 در استفاده از دوختن و بافتن است. دوختن و بافتن در آثار برخی نقاشان زن ایران نماد زنانگی مطلوب بوده است، به ویژه در رویداد هنری مخصوص زنان با عنوان «تجلی احساس» طی دهه 1370 که هنرمندان، دوختن و بافتن را به عنوان زنانگی مادرانه و مهارت زن در چارچوب کار خانگی و گاه سنتی و روستایی تصویر کردند؛ اما در پی تغییرات اجتماعی- فرهنگی دهه 1380 در رویدادهای هنری همچون نمایشگاه «سو+زن» و «زنان میسازند» و «پرسبوک» شاهد به کارگیری دوختن و بافتن همچون کنشی انتقادی و زبانی برای بازاندیشی هویتی زنان توسط هنرمندان زن در دهه 1380 و 1390 هستیم.
مقاله پژوهشی
ادبیات
چیمن محمدی بایتمبر؛ محمدنبی احمدی
چکیده
انتقاد به جایگاه زنان در جامعه لیبی یکی از مشخصههای رمان «نانی روی میز دایی میلاد »، رمان برگزیده بوکر عربی 2022 و نوشته محمّد النعاس نویسنده معاصر لیبیایی است. این رمان دربرگیرنده شخصیتهای زن و بیان شرایط و عقاید و افکار آنها در جامعهای با فرهنگ مردسالاری و نگاه جنسیتی به زن است و با توصیفات تلخی از زنان داستان و سرنوشت آنان، ...
بیشتر
انتقاد به جایگاه زنان در جامعه لیبی یکی از مشخصههای رمان «نانی روی میز دایی میلاد »، رمان برگزیده بوکر عربی 2022 و نوشته محمّد النعاس نویسنده معاصر لیبیایی است. این رمان دربرگیرنده شخصیتهای زن و بیان شرایط و عقاید و افکار آنها در جامعهای با فرهنگ مردسالاری و نگاه جنسیتی به زن است و با توصیفات تلخی از زنان داستان و سرنوشت آنان، ریشه درماندگیهایشان را حاکمیت مردسالاری میداند که مانع از بروز استعدادهای آنها میشود. به دلیل بازتاب دیدگاه انتقادی محمّد النعاس در بستر رمان مذکور و تطابق با دیدگاه زیباییشناسی انتقادی مکتب فرانکفورت نسبت به اینکه هنر و ادبیات باید با رویکرد سلبی و مخالف خوان به مبارزه با شرایط موجود برای رسیدن به شرایط مطلوب برآیند، بر آن شدیم تا رمان مذکور را بر اساس این نظریه با رویکرد تحقیق کیفی و با روش تحلیل محتوا مورد بررسی قرار دهیم. مقاله حاضر کوششی جهت تحلیل و بررسی این دیدگاه انتقادی است. یافتههای پژوهش بیانگر انطباق دیدگاه محمّد النعاس با رویکرد انتقادی مکتب فرانکفورت است و نشان میدهد وی با هدف آگاه کردن جامعه و بهبود جایگاه زنان، با دیدگاه مخالف خوان و سلبی به انتقاد از وضعیت آنان در جامعه پرداخته است. او با ایجاد تقابل میان زنان سنتی و مدرن به انتقاد از نظام مردسالاری حاکم و ستمهایی که بر زنان روا داشته شده، میپردازد و با کمک گرفتن از شخصیتهای مرد علیه نظام مردسالاری، سعی در آگاه کردن زنان و مردان جامعهاش نسب به جایگاه زن و نقش او در خانواده و اجتماع دارد.
مقاله پژوهشی
ادبیات
نرجس قابلی؛ علیرضا اسدی؛ سید علی اصغر سلطانی
چکیده
رمان به مثابة محصول فرهنگی، نمایندۀ جامعهای با گفتمانهای گوناگون است. هرکدام از این گفتمانها با پیکربندیهای خاص خود، مدام در تلاش برای یافتن مطلوب خود هستند تا معانی خود را هژمونیک کنند. پژوهش حاضر، تلاشی جهت واکاوی نشانه شناسی گفتمانی جنسیت با تاکید بر نظریۀ لاکلائو و موفه در دو رمان « این خیابان سرعت گیر ندارد» و « ...
بیشتر
رمان به مثابة محصول فرهنگی، نمایندۀ جامعهای با گفتمانهای گوناگون است. هرکدام از این گفتمانها با پیکربندیهای خاص خود، مدام در تلاش برای یافتن مطلوب خود هستند تا معانی خود را هژمونیک کنند. پژوهش حاضر، تلاشی جهت واکاوی نشانه شناسی گفتمانی جنسیت با تاکید بر نظریۀ لاکلائو و موفه در دو رمان « این خیابان سرعت گیر ندارد» و « رهش» است. بر این اساس، مسالۀ اصلی در پژوهش حاضر این است که «جنسیت» در این رمانها چگونه بازنمایی شدهاست. همچنین تفکرات جنسیتی چگونه از طریق ذهنیت نویسنده در نگارش رمان بازتاب یافتهاند و نویسنده چه دیدگاهی نسبت به آنها دارد. پژوهش پیش رو از لحاظ روششناسی پژوهشی توصیفی و کیفی محسوب میشود که گردآوری دادههای آن به روش کتابخانهای انجام میگیرد. طبق این روش، تحلیل رمان شامل سه سطح است : تحلیل متنی، تحلیل بینامتنی و تحلیل بافتی. تحلیل متنی به نشانه شناسی شخصیّتهای رمان و پیداکردن نظمهای گفتمانی رمان اختصاص دارد؛ در تحلیل بینامتنی، هر رمان با رمانهای هم دوره مقایسه میشود و در تحلیل بافتی، رابطه رمان با فضای اجتماعی کلان تری بررسی میگردد. در نهایت تحلیل گزارهها مشخص گردید که اصلی ترین دغدغه و درون مایه رمانها؛ جدال آشکار بین سنت و مدرنیته در برساخت اجتماعی جنسیت نهفته است که به صورت ضمنی در لایههای درونی متن و بازتاب واژگانی گنجانده شده و شخصیت اصلی رمانها در تمامی مراحل در جدال بین دو برساخت زیستی جنسیت و برساخت اجتماعی آن قرار دارند.
مقاله پژوهشی
تاریخی
شهرام غلامی
چکیده
زنان در دوره مدرن به عنوان بخشی از ابزار تبلیغات احزاب و جریانهای سیاسی قرار گرفتند. در برنامه حزب ناسیونال سوسیالیست آلمان و فاشیسم ایتالیا زنان به عنوان ابزاری برای فرزند آوری و در نتیجه افزایش توان سیاسی- نظامی کشور مورد توجه قرار گرفتند. همزمان با این رویدادها در اروپا، در برخی از نشریات ایران مانند هفتهنامه «نامه ایران ...
بیشتر
زنان در دوره مدرن به عنوان بخشی از ابزار تبلیغات احزاب و جریانهای سیاسی قرار گرفتند. در برنامه حزب ناسیونال سوسیالیست آلمان و فاشیسم ایتالیا زنان به عنوان ابزاری برای فرزند آوری و در نتیجه افزایش توان سیاسی- نظامی کشور مورد توجه قرار گرفتند. همزمان با این رویدادها در اروپا، در برخی از نشریات ایران مانند هفتهنامه «نامه ایران باستان» بهرهگیری از زنان به عنوان ابزار تجدد و عاملی برای فرزندآوری و در نتیجه ایجاد حکومت نیرومند مرکزی مورد توجه قرار گرفت. پژوهش حاضر به دنبال پاسخ به این پرسش است که جایگاه و وظایف اجتماعی زنان در این نشریه چه بود و دیدگاهها و برنامه آلمان نازی چگونه در آن بازتاب پیدا کرده است؟ این پژوهش به صورت توصیفی- تحلیلی و بر مبنانی تحلیل محتوای هفته نامه در طی 4 سال است. دستاورد پژوهش نشانگر آن است که این نشریه هر چند نگاهی متجددانه به زنان در جامعه دارد اما در رویکردی آلمانگرایانه و جانبداری آشکار از فاشیسم، میکوشد تا زنان را به عنوان ابزاری مؤثر برای فرزندآوری و افزایش جمعیت، و در نتیجه احیای شکوه باستانی ایران به کار گیرد. برخلاف برداشت سنتی که از زن با عنوان حقارتآمیز «ضعیفه» یاد میشود و شأنی برای او در عرصه کار و فعالیت سیاسی- اجتماعی قائل نیست، در این برداشت زن متجدد از لحاظ «آفرینش ملت»، موجودی نیمهخدایی است که ضمن برداشتن حجاب و ورود به عرصه فعالیت اجتماعی و ورزش، میبایست به مهمترین وظیفه خود یعنی فرزندآوری و تربیت آن برای برساخت دولت- ملت و «فضای حیاتی» اقدام نماید.
مقاله پژوهشی
هنر
غفران بریمو؛ عفت السادات افضل طوسی
چکیده
تصویرسازی جلد کتابهای کودکان بهعنوان یک رسانه، نقش مهمی در انتقال مفاهیم فرهنگی ایفا میکند. تصاویری که میتوانند هویت فرهنگی کودک را بهصورت غیرمستقیم تقویت کنند.
پژوهش حاضر در پی پاسخ این سؤال است که هویت فرهنگی دختران و زنان در تصویرسازی جلد داستانهای کودکان کشورهای عربی چگونه نمایش داده شده است؟ لذا با هدف شناخت هویت فرهنگی ...
بیشتر
تصویرسازی جلد کتابهای کودکان بهعنوان یک رسانه، نقش مهمی در انتقال مفاهیم فرهنگی ایفا میکند. تصاویری که میتوانند هویت فرهنگی کودک را بهصورت غیرمستقیم تقویت کنند.
پژوهش حاضر در پی پاسخ این سؤال است که هویت فرهنگی دختران و زنان در تصویرسازی جلد داستانهای کودکان کشورهای عربی چگونه نمایش داده شده است؟ لذا با هدف شناخت هویت فرهنگی بهویژه هویت عربی دختران وزنان عرب زبان به بررسی جامعه آماری پرداخته است. در این راستا 249 جلد کتاب داستانی از شش کشور عربی شامل مصر، عراق، لبنان، سوریه، عربستان سعودی و امارات متحدۀ عربی، برای گروه سنی (ب) مورد بررسی قرار گرفت. روش پژوهش، تحلیلی- تطبیقی است .
نتایج نشان داد که غنیترین کشور در زمینۀ نمادهای تصویری فرهنگی امارات متحدۀ عربی و ضعیفترین کشور در این زمینه سوریه است. چهره دختران و زنان عرب در بیشتر تصاویر به چشم میخورد. همچنین نخل بهعنوان نمادی از جغرافیای طبیعی بهویژه در انتشارات عراق نماد مهمی از هویت عربی است. تزیینات نیز نقش مهمی در نمایش هویت اسلامی این کشورها داشتهاند. زنان پیر در طرح جلد اغلب انواع داستان محجبه هستند و حجاب یکی از بارزترین نمادهای تصویری است؛ اما این نماد در کشورهای لبنان و سوریه، در تمام گروههای سنی کمرنگ است. به نظر میرسد میتوان به این نتیجه کلی دست یافت که؛ هویت دختران و زنان بر جلد کتابهای کودک کشورهای عربی جامعه آماری پژوهش حاضر آمیزهایی از نمادهای هویت عربی و اسلامی است؛ اما بیش از همه بر نمادهای جغرافیایی و طبیعی تاکید شده است.
مقاله پژوهشی
تاریخی
محمدجواد نجفی؛ محمد حسین رجبی دوانی؛ محمد سپهری
چکیده
شناخت و بررسی مصادیق تاریخی از جایگاه و عملکرد زنان شاعر در دول صدر اسلام و مقایسه آن ها علاوه بر این که از نظر پژوهشی بدیع و نو است، در اینجا به عنوان مسئله اصلی مقاله مورد بحث قرار گرفته شده است. هدف پژوهش مشخص نمودن اهتمام رسول خدا (ص) به جایگاه زنان شاعر و قائل شدن به نقش آفرینی آنان در عرصههای سیاسی و اجتماعی توسط آن حضرت و مقایسه ...
بیشتر
شناخت و بررسی مصادیق تاریخی از جایگاه و عملکرد زنان شاعر در دول صدر اسلام و مقایسه آن ها علاوه بر این که از نظر پژوهشی بدیع و نو است، در اینجا به عنوان مسئله اصلی مقاله مورد بحث قرار گرفته شده است. هدف پژوهش مشخص نمودن اهتمام رسول خدا (ص) به جایگاه زنان شاعر و قائل شدن به نقش آفرینی آنان در عرصههای سیاسی و اجتماعی توسط آن حضرت و مقایسه تطبیقی عملکرد دولتهای موسوم به خلفای راشدین با سیره رسول اکرم (ص) در این مورد است. در این راستا سؤال پژوهش به این صورت طرح شده؛ که دولت های خلفای سهگانه و حضرت علی (ع) تا چه اندازه به جایگاه زنان شاعر مطابق عملکرد دولت نبوی (ص) اهتمام ورزیدند؟ روش تحقیق در این پژوهش، توصیفی-تحلیلی و شیوۀ گردآوری دادهها کتابخانهای و اسنادی است. یافته های این پژوهش بیانگر آن است که بیشترین روایت ها از جایگاه و عملکرد تأثیرگذاری زنان شاعر حکومت اسلامی در صدر اسلام مربوط به دوران حکمرانی نبوی و علوی بوده است که این برگرفته از دو مکتب فکری و دو سبک مدیریتی مختلف در این خصوص است. اولی تلاش میکند جایگاه زنان شاعر مسلمان را بر اساس معیارهای دینی تنظیم و در نتیجه ارتقاء بخشد و دومی بر اساس نظریههای شخصی و سلایق فردی برگرفته از فضای محلی قبل از اسلام و منافع در پیش، این جایگاه را آنطور که خود میپسند؛ عمل مینماید.
مقاله پژوهشی
ادبیات
محسن سیفی؛ سمانه دهقانی؛ علی نجفی ایوکی
چکیده
در نقد فمنیستی، مسأله زن و جایگاه او در جامعه مطرح میشود. رمان «التی تعد السلالم»، اثر هدی حمد نویسنده زن عمانی، رویکردی نقادانه نسبت به جایگاه زنان در جامعه دارد و دربردارندهی مفاهیمی چون اختلاف طبقاتی میان زنان، چالشهای فرهنگی آنان و سیطره نظام مردسالارانه است. پژوهش پیشرو در نظر دارد با رویکرد کیفی و روش توصیفی- تحلیلی ...
بیشتر
در نقد فمنیستی، مسأله زن و جایگاه او در جامعه مطرح میشود. رمان «التی تعد السلالم»، اثر هدی حمد نویسنده زن عمانی، رویکردی نقادانه نسبت به جایگاه زنان در جامعه دارد و دربردارندهی مفاهیمی چون اختلاف طبقاتی میان زنان، چالشهای فرهنگی آنان و سیطره نظام مردسالارانه است. پژوهش پیشرو در نظر دارد با رویکرد کیفی و روش توصیفی- تحلیلی رمان یادشده را در تطابق با رویکردهای چهارگانه نقد فمنیستی «الین شوالتر» شامل رویکردهای زیستشناختی، روانشناختی، زبانشناختی و فرهنگی مورد بررسی و تحلیل قرار دهد و در پی یافتن پاسخ این پرسش است که نویسنده چگونه مؤلفههای زنانه را در اثر خود بازتاب داده است. حمد در بعد زیستشناسی زنان به مسائلی چون زایمان، ختنه زنان و بارداری اشاره کرده است و در بعد روانی، مسائلی مانند وسواس فکری و عملی، خواب و دوگانگی رفتاری را مورد توجه قرار داده است. کاربرد ویژگیهای برجسته زبانی توسط نویسنده همچون واژگان و لهجه عامیانه عربی در انعکاس مسائل زنانه و مشکلات فرهنگی چون قاچاق زنان و آزار جسمی آنها، موجب خلق اثری تاثیرگذار و آگاهیبخش شده است. نتایج پژوهش نشان میدهد، حمد با تکیه بر شگردهای زبان زنانه خود با توجه به مسائل اجتماعی و فرهنگی زنان در هویتبخشی به زنان موفق عمل کرده است و بسامد بالای مؤلفههای الگوی شوالتر، زنانه بودن اثر وی را اثبات میکند. نویسنده با زبان زنانۀ خود، دغدغههای مهم و عمیق پیرامون زنان را در قالب مسائل زیستی، روانی و فرهنگی مطرح کرده است.
مقاله پژوهشی
ادبیات
شفیع الله سالک؛ مهسا رون
چکیده
رنگ، یکی از معیارهای سنجش شخصیت در روانشناسی جدید به شمار می رود؛ زیرا هر رنگی تأثیری خاص بر روان و جسم بیننده بر جای می گذارد و نمایانگر اوضاع و احوال روحی اوست. روانشناسی رنگ ماکس لوشر رویکردی است که انتخاب رنگ ها برمبنای آن به شناخت روان انسان ها کمک می کند. در این پژوهش شعر فروغ فرخزاد و خالده فروغ، از شاعران معاصر جریان رمانتیک ایران ...
بیشتر
رنگ، یکی از معیارهای سنجش شخصیت در روانشناسی جدید به شمار می رود؛ زیرا هر رنگی تأثیری خاص بر روان و جسم بیننده بر جای می گذارد و نمایانگر اوضاع و احوال روحی اوست. روانشناسی رنگ ماکس لوشر رویکردی است که انتخاب رنگ ها برمبنای آن به شناخت روان انسان ها کمک می کند. در این پژوهش شعر فروغ فرخزاد و خالده فروغ، از شاعران معاصر جریان رمانتیک ایران و افغانستان، براساس نظریه مذکور بررسی شده است. کیفیت و میزان کاربرد رنگ ها در اشعار آنها نشان می دهد که در شعر فروغ فرخزاد رنگ سیاه در انتخاب اول قرار دارد که بیانگر کشمکشهای درونی، ناخشنودی و انزجار او از محیط و بیان افسردگی و انزوای اوست. اما کاربرد پربسامد رنگ سبز در کنار سیاه حکایت از امیدواری او برای تغییر سرنوشت و تحول جامعه دارد. انتخاب نخست خالده فروغ اما رنگ سبز ـ نماد ایمان، آزادی و آرامش ـ است و سیاه در کنار آن بیانگر استبداد، خفقان و نابسامانی-های اجتماعی است. بررسی دفترهای اشعار این دو شاعر حاکی از آن است که اندک اندک طیف های آرام و امیدبخش جای رنگ های تیره را می گیرد و این بیانگر تمایل و امید آن ها به زندگی بهتر و علاقه به ایجاد تغییرات مناسب برای به تصویر کشیدن احساسات شان است.
مقاله پژوهشی
ادبیات
زهرا محققیان
چکیده
بررسی ارتباط جنسیت و استعمار یکی از موضوعات مهم و قابل توجه در مطالعات انتقادی گفتمان استعمار است که شناخت کیفیت و چگونگی آن، علاوه بر آنکه میتواند به بسط مطالعات استعماری مدد رساند، به شناخت ابعاد گسترده موضوع جنسیت، بهویژه نقشهای مختلف زنان، در ضمن پدیدهای چون استعمار نیز کمک میکند. سارا میلز یکی از فمینیست های ادبی معاصر ...
بیشتر
بررسی ارتباط جنسیت و استعمار یکی از موضوعات مهم و قابل توجه در مطالعات انتقادی گفتمان استعمار است که شناخت کیفیت و چگونگی آن، علاوه بر آنکه میتواند به بسط مطالعات استعماری مدد رساند، به شناخت ابعاد گسترده موضوع جنسیت، بهویژه نقشهای مختلف زنان، در ضمن پدیدهای چون استعمار نیز کمک میکند. سارا میلز یکی از فمینیست های ادبی معاصر است که با نگاهی زنانه و منتقدانه نشان میدهد متون زننوشت برخلاف غفلت جریان استعمارپژوهی در بسط و توسعه استعمار نقش ایفا می کنند و میتوانند کنشگری فعالانه داشته باشند. با توجه به فقر ادبیات فارسی در این حوزه، نوشتار حاضر میکوشد نگاهی به نظریه میلز داشته و بعد از مروری بر دستاوردهای آن، با واکاوی یکی از نمونه های مورد تحلیل او زاویای مختلف این نظریه را بصورت عملی هم مورد توجه قرار دهد. در انتها نیز به برخی از زوایای قوت و ضعف این نظریه پرداخته میشود، آنهم با این امید که آغازگر بحثهای جدید در میان فارسیزبانان و فعالان حقوق زنان باشد. یافته های این تحقیق نشان میدهند میلز در حقیقت با استعمارزدایی از درون می کوشد گامی برای رهایی از استعمار بیرونی بردارد. بنابراین تلاش او بیش از آنکه در نقد زنان باشد، به عنوان یک فمینیست در جهت ارزش بخشیدن به متون زن نوشت و اثبات خلاقیت زنان در خلق آثار هنری است.
مقاله پژوهشی
هنر
یعقوب آژند؛ شاهرخ امیریان دوست
چکیده
داستان بلند مار و مرد (57-1355) اثری از سیمین دانشور است که بر اساس روایتهای اسطورهای، متون مقدّس و روایتهای مذهبی به رشتهی تحریر درآمده است. مبنای نظری این نوشتار در مطالعه و بررسی سهم بینامتنی روایات مذکور در ساخت و پرداخت آن اثر ادبی، تعریف نظری لوران ژنی از مفهوم بینامتنیت در مقالهی "راهبرد اشکال" است که در ...
بیشتر
داستان بلند مار و مرد (57-1355) اثری از سیمین دانشور است که بر اساس روایتهای اسطورهای، متون مقدّس و روایتهای مذهبی به رشتهی تحریر درآمده است. مبنای نظری این نوشتار در مطالعه و بررسی سهم بینامتنی روایات مذکور در ساخت و پرداخت آن اثر ادبی، تعریف نظری لوران ژنی از مفهوم بینامتنیت در مقالهی "راهبرد اشکال" است که در آن، در تفاوت دریافت خود از بینامتنیت (معروف به بینامتنیت نرم) و بینامتنیت یولیا کریستوا (معروف به بینامتنیت سخت)، پیشنهاد میکند؛ زمانی باید از بینامتنیت سخن به میان آورد که بتوان عناصری فراتر از واحد لغوی از متن پیشین را در متن جدید بازیابی کرد. به عبارت دیگر ارتباط متنهای مورد نظر، فراتر از ارتباط واژگانی و روابط صوری است؛ ژنی، ارتباط بینامتنی دو متن بایکدیگر را نه با جمع مبهم و مرموز تأثیرات یکی بر دیگری، بلکه با میزان ارتباط درونی دو متن با یکدیگر و چگونگی نفوذ و تأثیرگذاری یکی بر دیگری مرتبط دانسته و بر دو نوع بینامتنیت "قوی" و"ضعیف" تأکید میکند. از نظر او، زمانی که دو متن، دست کم از دو جنبهی صوری و مضمونی باهم ارتباط داشته باشند، "بینامتنیت قوی" و زمانی که ارتباط متون بایکدیگر، در یکی از این دو سطح متوقف شود "بینامتنیت ضعیف"برقرار میشود. پژوهش حاضر از حیث نوع، مطالعه کیفی محسوب میشود. دادههای مطالعاتی جستار از منابع کتابخانهای مهیا شده است. پردازش تحلیل دادهها با روش توصیفی_تحلیلی انجام میشود. جستار در نتیجه با رابطهجویی کاربست شخصیت زن و بینامتنیت، متن مار و مرد را از دیدگاه خوانش مخاطب بارت، تبیین میکند.
مقاله پژوهشی
هنر
طوبی مظفری نژاد؛ اسماعیل نجار
چکیده
پژوهش حاضر با استفاده از نظریات گایاتری چاکراوارتی اسپیواک در حوزه «مطالعات فرودستان» به بررسی تطبیقی دو نمونه از آثار ادبیات نمایشی معاصر، نه بخش از میل اثر هیدر رافو و مستانه، تاریخ فراموشان اثر نغمه ثمینی، خواهد پرداخت. اسپیواک معتقد است مطالعات تطبیقی غرب در حوزه ادبیات جهان، که امروزه عمدتا همگام با منطق جهانی سازی در ...
بیشتر
پژوهش حاضر با استفاده از نظریات گایاتری چاکراوارتی اسپیواک در حوزه «مطالعات فرودستان» به بررسی تطبیقی دو نمونه از آثار ادبیات نمایشی معاصر، نه بخش از میل اثر هیدر رافو و مستانه، تاریخ فراموشان اثر نغمه ثمینی، خواهد پرداخت. اسپیواک معتقد است مطالعات تطبیقی غرب در حوزه ادبیات جهان، که امروزه عمدتا همگام با منطق جهانی سازی در عصر سرمایه داری انجام میگیرد و تحت سلطه قدرتهای جهانی قرار دارد، پژواکی درست از تاریخ و تجربیات جهان شمول نیست و مختص به تفکرات غرب است. بالاخص هنگام پرداختن به سوژههای فرودست، به خصوص جنسیت زنانه، صرفا ظاهری از آن را در جهت اهداف خود ارائه میدهد و به یک سیاست آرمانی و ذاتگرایانه محدود میرسد. حال آنکه سوژه فرودست هنگامی که در مقام یک زن سخن میگوید و عمل میکند میداند که جنسیت در حال رشد و فراگیری، بهترین حالت ممکن برای اوست. در سایه این بازی بداقبال است که تاریخ فرودستی که مورد بی اعتنایی قرار گرفته است، باید توسط خود فرودستان و افراد در حاشیه آشکار گردد. در پژوهش پیش رو، با تمرکز بر دادههای نظری اسپیواک در مرگ یک رشته، «آیا فرودست میتواند سخن بگوید؟» و «بازاندیشی بر تطبیق گرایی»، نشان داده خواهد شد که فرودست میتواند از خلال ادبیات، خود و تجربیات نابش را بدون کمک، اصلاح و قدرتهای جهانی به بیان و نمایش درآورد.
مقاله پژوهشی
هنر
مریم مونسی سرخه
چکیده
با ورود انسان به زندگی مدنی، توسعه فعالیتهای اجتماعی و فرهنگی و شکلگیری عقاید دینی، بدن، پوشاک و فرهنگها شکل گرفتند. مدیریت بدن و رابطه آن با قلمروهای اجتماعی و فرهنگی (جامعهشناسی بدن)، انسان را عامل جسممند تعریف میکند. به عبارتی، بودن در جهان و آگاهی انسان توسط بدن معین میشود. لباس یک تمهید دلالتگرایانه و متأثر از رخدادهای ...
بیشتر
با ورود انسان به زندگی مدنی، توسعه فعالیتهای اجتماعی و فرهنگی و شکلگیری عقاید دینی، بدن، پوشاک و فرهنگها شکل گرفتند. مدیریت بدن و رابطه آن با قلمروهای اجتماعی و فرهنگی (جامعهشناسی بدن)، انسان را عامل جسممند تعریف میکند. به عبارتی، بودن در جهان و آگاهی انسان توسط بدن معین میشود. لباس یک تمهید دلالتگرایانه و متأثر از رخدادهای اجتماعی است که روی بدن قرار میگیرد. با اجتماعی شدن انسان، بدن او به عنوان ابزاری برای کنترل اجتماعی تعریف میشود و برخی کردارهای بدنی اهمیت مییابند. مدیریت بدن به معنای نظارت و دستکاری مستمر ویژگیهای ظاهری، رابطه مستقیمی با انتخاب نوع لباس دارد. سؤال: عوامل مؤثر بر انتخاب انواع لباس اجتماع بانوان، با رویکرد مدیریت بدن فوکو و گیدنز چیست؟ هدف پژوهش، شناخت عوامل انتخاب لباس اجتماع بانوان برای نمایشِ اندام مطابق با رویکرد مدیریت بدن است. روش پژوهش، تحلیلی، همبستگی و پیمایشی و جمعآوری اطلاعات، کتابخانهای و میدانی است. جامعه آماری بانوان 20 تا 30 ساله تهرانی و تعداد نمونه، 384 نفر میباشد که دادهها با پرسشنامۀ محققساخت به روش تصادفی ساده جمعآوری شد. یافتهها نشان داد که مدیریت بدن، در ساختارهای اجتماعی، متغیّر است. گاه انتخاب لباس اجتماع برای متناسبسازی با تفکر سایران در جامعه بوده و به عنوان ابزار قدرت است؛ گاه جهت دستیابی به پذیرشهای مثبت و همسو با فعالیتهای اجتماعی است.
مقاله پژوهشی
هنر
الهه پنجه باشی؛ مطهره سیفی
چکیده
شاه طهماسب صفوی در نیمة دوم حکومتش راه افراطیگری را پیش گرفت؛ در این راستا زنان و به ویژه زنان درباری خانهنشین شدند. فالنامةطهماسبی (967_962 ه.ق) در همین دوره و به سفارش او نگاری شد. آروین پانوفسکی (1968_1892 م) از پژوهشگران تاریخ هنر است که رویکرد شمایلشناسی را روشمند کرد. او سه سطح معنایی برای خوانش اثر هنری قائل شد که در آن محقق به دنبال ...
بیشتر
شاه طهماسب صفوی در نیمة دوم حکومتش راه افراطیگری را پیش گرفت؛ در این راستا زنان و به ویژه زنان درباری خانهنشین شدند. فالنامةطهماسبی (967_962 ه.ق) در همین دوره و به سفارش او نگاری شد. آروین پانوفسکی (1968_1892 م) از پژوهشگران تاریخ هنر است که رویکرد شمایلشناسی را روشمند کرد. او سه سطح معنایی برای خوانش اثر هنری قائل شد که در آن محقق به دنبال ارزشهای نمادین یک جامعه است که هنرمند ناخودآگاه در اثرش بازتاب می دهد. این پژوهش در پی پاسخ به این سؤال است که با توجه به آرای اروین پانوفسکی چه باور نهادینهشدهای دربارة زن در نگارة اخراج آدم و حوا از بهشت در فالنامة طهماسبی بازتاب یافته است؟ هدف پژوهش ریشهیابی باورهای دورة شاهطهماسب دربارة جایگاه زن و بازتاب آن در نگارة اخراج آدم وحوا از بهشت در فالنامة طهماسبی است.
پژوهش به شیوة کیفی و تطبیقی–تحلیلی انجام می گیرد و هدف آن بنیادی است. روش جمعآوری مطالب به شیوة کتابخانه ای و با رویکرد شمایلشناسانه صورت گرفته است. نمونة آماری نگارة اخراج آدموحوا از بهشت در فالنامة طهماسبی است. نتیجهگیری: نگاره متأثر از قرآن است اما عناصری در نگاره (حالت سرزنشگر آدم نسبت به حوا، طاووس، مار_اژدها) هستند که در قرآن نیامده است، پس نگارگر از متون دیگری الهام گرفته است که برگرفته از منابع باستانی اند. به نظر میرسد ریشة محدودیتهای زنان در این دوره را میتوان باورهای افراطی دانست که از استحالههای کهنی چون جنگ دو جنسیت نرینه و مادینه، انجام گناه نخستین توسط حوا و سرزنش جنس زن میآید؛ بنابراین نگاره به منزلة سندی است که بازتاب دهندة این باورها نسبت به زن در جامعة مردسالار عصر شاهطهماسب است.
مقاله پژوهشی
ادبیات
صیاد پناهی؛ حمید ولی زاده؛ مهین حاجی زاده
چکیده
امروزه ایدهها و انگارههای فمینیستی، ابزار مناسبی برای وارسی میزان تأثیر رویکرد فمینیستی در ساختاراثر ادبی است. در این میان، نظریه ابعاد چهارگانه «الینشوالتر» منتقد نامورآمریکایی سده بیستم، این فرصت را برای نقد نوشتار زنانه اثر فراهم میسازد و با اتکا بر آن میتوان جایگاه زنان را در آثار ادبی نویسندگان زن و مرد شناخت. ...
بیشتر
امروزه ایدهها و انگارههای فمینیستی، ابزار مناسبی برای وارسی میزان تأثیر رویکرد فمینیستی در ساختاراثر ادبی است. در این میان، نظریه ابعاد چهارگانه «الینشوالتر» منتقد نامورآمریکایی سده بیستم، این فرصت را برای نقد نوشتار زنانه اثر فراهم میسازد و با اتکا بر آن میتوان جایگاه زنان را در آثار ادبی نویسندگان زن و مرد شناخت. از اینرو پژوهش حاضر با رویکرد آمریکایی در ادبیات تطبیقی و روش توصیفی- تحلیلی با تکیه بر نظریه شوالتر سعی نموده تا رمان ذاکرة الجسد از احلام مستغانمی (الجزایری) و رمان هرس از نسیم مرعشی(ایرانی) را برای نقد نوشتار زنانه برگزیند و آن را بر پایه بعد زبانی از ابعاد چهارگانه الینشوالتر، مورد بحث قرار دهد تا میزان کاربرد مؤلفههای زبانی زنانه و تعلق هر کدام از آثار به سنتهای نوشتاری مشخص و شناخته گردد. مطابق با دستاوردهای تحقیق هر دو نویسنده در کاربرد مؤلفههای زبانی مطابق با قواعد نوشتار زنانه عمل کردهاند. و با اطمینان خاطر و با تکیه بر استقلال زنانه به نگارش اثر پرداخته و در نتیجه گفتمان زنانگی را تقویت نمودهاند. از جهت تفاوت، میزان کاربرد برخی از عناصر زنانه مانند پرداختن به رنگواژهها، جزئینگری در رمان مرعشی بیش از رمان مستغانمی است؛ زیرا با اینکه در رمان مستغانمی شخصیت اصلی زن است؛ اما شخصیتهای مرد داستان نیز حضور و نقش فعالی دارند لیکن رمان مرعشی رمان زنانه صرف است. در هر دو رمان نشانههای اندکی از تلاش زنان برای برون رفت از سنت فمنیسم و ورود به سنت مؤنث دیده میشود.
مقاله پژوهشی
هنر
مریم نیکروش؛ عباس نامجو
چکیده
پپوشاک زنان در نقش پدیدهای اجتماعی پس از انقلاب، تغییرات فراوانی را سپری کرده و سبک خیابانی پوشش روزمره نیز تنوع یافت. باتوجه به آنکه تیپ هنری یکی از سبکهای خیابانی رایجِ پوشش دهههای اخیر و از خردهفرهنگهای تشکیلدهندة فرهنگ ایرانی است، پژوهش حاضر، با هدف شناخت تیپ هنری به گِرَوِشِ پوشاک دختران و زنان شهر تهران، صورت گرفته ...
بیشتر
پپوشاک زنان در نقش پدیدهای اجتماعی پس از انقلاب، تغییرات فراوانی را سپری کرده و سبک خیابانی پوشش روزمره نیز تنوع یافت. باتوجه به آنکه تیپ هنری یکی از سبکهای خیابانی رایجِ پوشش دهههای اخیر و از خردهفرهنگهای تشکیلدهندة فرهنگ ایرانی است، پژوهش حاضر، با هدف شناخت تیپ هنری به گِرَوِشِ پوشاک دختران و زنان شهر تهران، صورت گرفته و در صدد پاسخ به نسبت تیپ هنری به گِرَوِش پوشاک و عوامل اثرگذار درآناست. روش پژوهش توصیفی-پیمایشی و جامعه آماری شامل دختران و زنان 20 تا 40 سال پوشندة تیپ هنری است. حجم نمونه 123 نفر، از بین گروههای هنری و غیرِهنری انتخاب و ابزار جمعآوری دادهها، پرسشنامهی محقق ساخت بوده است.
براساس یافتهها، رشته تحصیلی و مشاغل هنری در گروش به تیپ هنری ارتباط دارد. بین تنوع و آزادی در طرح و رنگ، اکسسوریها، جذابیت، بهکارگیری و تلفیق نقوش سنتی، مدرن و دستدوز، خلاقیت و جسارت، ارتباط معناداری وجود دارد. همچنین گسترش تبلیغات در شبکههای اجتماعی، افزایش دانشکدههای هنر، افزایش هنرمندان دانشگاهی و غیرِدانشگاهی، تأسیس فرهنگسراها، آموزشگاههای هنری، برگزاری جشنوارههای سینما، تئاتر و کنسرتهای موسیقی، بازاندیشی هویت زنان در جامعه ایران، ارتباط وجود دارد.
نتایج میگوید تیپ هنری در بین هنرمندان فراوانی بیشتری دارد. خاستگاه خانوادگی تأثیری در گِروش به این سبک ندارد. گِروش رشتهها و مشاغل غیرِهنری نشان داد که تیپ هنری بهعنوان یکی از سبکهای خردهفرهنگ خاص بر سایر افراد جامعه تأثیرگذار است. تیپ هنری بهدلیل تنوع و دارا بودن طیف وسیع طرح، رنگ، مدل بیشترین تأثیر را در گِرَوِش به تیپ هنری نشان داد.
مقاله پژوهشی
هنر
سیده فرشته احسانی اسکوئی؛ جمالالدین مهدینژاد
چکیده
زنان بهواسطه حضور پررنگتر در خانه، بیشتر تحت تأثیر شرایط نامطلوب سکونتی قرار میگیرند؛ لذا توجه به سبک زندگی، نیازها و ترجیحات این افراد در طراحی مسکن ضرورت دارد. در این راستا با رویکرد اکتشافی از روش تحقیق کیفی و مصاحبه نیمه ساختاریافته و مشاهده برای جمعآوری اطلاعات مدنظر استفاده شد. نمونه موردبررسی، بیست زن بین 20 تا 40 ساله ...
بیشتر
زنان بهواسطه حضور پررنگتر در خانه، بیشتر تحت تأثیر شرایط نامطلوب سکونتی قرار میگیرند؛ لذا توجه به سبک زندگی، نیازها و ترجیحات این افراد در طراحی مسکن ضرورت دارد. در این راستا با رویکرد اکتشافی از روش تحقیق کیفی و مصاحبه نیمه ساختاریافته و مشاهده برای جمعآوری اطلاعات مدنظر استفاده شد. نمونه موردبررسی، بیست زن بین 20 تا 40 ساله ساکن استان تهران میباشند که بهصورت هدفمند انتخاب شدند. جهت تجزیهوتحلیل دادهها، متن مصاحبهها در نرمافزار MAX QDA، کدگذاری گردید و دیاگرامهای رفتارمحور و فضامحوری بر اساس بررسیهای میدانی از واحدهای مسکونی، ترسیم گردید. یافتهها نشان داد که شرایط اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی معاصر جامعه ایرانی، منجر به سبک خاصی از زندگی در این گروه اجتماعی شده است که بر خواستهها و ترجیحات این افراد در مورد مسکن خود، اثرگذار بوده است. به ترتیب مشخصههای ادراک محیطی«کارایی و عملکرد، زیبایی و نظم، محرمیت، انعطافپذیری و تنوعپذیری، تمیزی و بهداشت» و مشخصههای فیزیکی«تعداد و اندازه کمد و انباری، نور، مساحت و تناسبات اتاقها، پیکرهبندی فضایی، آلودگی صوتی، مبلمان داخل اتاق و نحوه چینش آنها، بافت و رنگ مصالح و متریال، دید و منظر پنجرهها و میزان اشرافیت به آن، شرایط تهویه، گرمایش و سرمایش، تعداد اتاقخواب، فرم و هندسه و عناصر سازهای» از مهمترین مؤلفههای طراحی اتاقهای واحدهای مسکونی آپارتمانی مبتنی بر دیدگاههای زنان جوان است. در نظرگیری فضای مناسب برای خواب، کار و تفریح، تأمین خلوت شخصی، توجه به سلایق فردی و حساسیتهای فرهنگی در طراحی اتاقها، ازجمله راهکارهای تطبیق مسکن با سبک زندگی این افراد است.
مقاله پژوهشی
ادبیات
ایوب مرادی؛ منصوره شهریاری
چکیده
رویکرد شوالتر که به نقد وضعی یا سنت نوشتاری زنان مشهور است امکان بررسی نوشتار زنانه را از منظر تفاوتهای جنسیتی فراهم می آورد . شوالتر با بررسی زمینههای زیستی، زبانی، روانی و فرهنگی به تحلیل محتوا و ساختار نوشتار ادبی می پردازد. رمان «پیاده» ازجمله آثاری است که موضوع زن ایرانی و مشکلاتی که فرهنگ مردانه برای وی رقم زده را دستمایه ...
بیشتر
رویکرد شوالتر که به نقد وضعی یا سنت نوشتاری زنان مشهور است امکان بررسی نوشتار زنانه را از منظر تفاوتهای جنسیتی فراهم می آورد . شوالتر با بررسی زمینههای زیستی، زبانی، روانی و فرهنگی به تحلیل محتوا و ساختار نوشتار ادبی می پردازد. رمان «پیاده» ازجمله آثاری است که موضوع زن ایرانی و مشکلاتی که فرهنگ مردانه برای وی رقم زده را دستمایه داستانپردازی قرار داده است. قهرمان این داستان، زنی تنهاست که به دلیل تهمت ناروای همسرش از دیار خود رانده و آواره تهران میشود. در این رمان، شخصیتهای مرد در اتحادی نانوشته هریک بهنحوی در رقمخوردن عاقبت شوم قهرمان دست دارند و در نقطة مقابل شخصیتهای زن طی تلاشی بیثمر، هرکدام بهشکلی درصدد یاری قهرماناند. نویسنده با خلق مکانی خیالی به نام گوران، به بازنمایی ظلم تاریخی فرهنگ مردانه به زنان پرداخته و برای انجام این مهم از پرداخت دقیق خُلقیات روانی و ویژگیهای زیستی زنان بهره برده است. این پژوهش در پی آن است تا به شیوة توصیفی – تحلیلی ویژگیهای نوشتار زنانة ایرانی را در متن رمان پیاده براساس رویکردهای چهارگانة شوالتر بررسی نماید. نتایج نشان میدهد که مسائل مربوط به بارداری و زایمان از منظر زیستی، ارتباط با مردان، ویژگیهای مادرانه و ارتباط با زنان از نگاه روانی و توجه منتقدانه به تسلط تاریخی مردان بر زنان از منظر فرهنگی، تبلور خاصی در متن یافتهاند. در زمینة مسائل زبانی و ساختاری نیز انعکاس بالای واژگان خاص زنان، جملات کوتاه و مقطّع و جزئینگری در متن تشخصّ ویژهای دارند. مهمترین ویژگی سبکی متن نیز نوع خاصی از روایت بومی - ایرانی است که از تلفیق زاویه دید سومشخص و اولشخص با بهرهگیری از ظرفیت جملات عاطفی حاصل آمده است؛ ویژگیای که شباهت بالایی به شیوة داستانگویی در گعدههای زنان ایرانی دارد.
مقاله پژوهشی
هنر
آمنه مافی تبار
چکیده
در طول تاریخ حکومت قاجاریان، افزونبر یک صد و بیست سال، دو دورة هنری قابل بازیابی است که اولی با عصر فتحعلیشاه و دومی با عهد ناصرالدینشاه شناخته میشود؛ پیشتر بررسی هنر دوران، بیشتر با نظر به نقاشیهای بزرگاندازه انجام شده است. هدف این مقاله، مقایسة شیوة بازنمایی زنان در شش مرقع قاجاری است که سه نسخه از آنها به دورة اول و ...
بیشتر
در طول تاریخ حکومت قاجاریان، افزونبر یک صد و بیست سال، دو دورة هنری قابل بازیابی است که اولی با عصر فتحعلیشاه و دومی با عهد ناصرالدینشاه شناخته میشود؛ پیشتر بررسی هنر دوران، بیشتر با نظر به نقاشیهای بزرگاندازه انجام شده است. هدف این مقاله، مقایسة شیوة بازنمایی زنان در شش مرقع قاجاری است که سه نسخه از آنها به دورة اول و سه نسخة دیگر به دورة دوم تعلق پیدا میکند. با این نگاه، پرسش آن است: چگونه میتوان با مقایسة شیوة آرایش، پوشش، زیورآلات و پیکربندی زنان در شش مرقع قاجاری؛ شباهتها و تفاوتهای مربوط به نمایش ایشان را در قالب سبکهای نقاشی قاجاری تبیین نمود؟ نتیجة این پژوهش تاریخی به شیوة تحلیلی – تطبیقی و با نمونهگیری هدفمند دوازده نگاره از شش نسخه مرقع قاجاری نشان داد: آرایش، پوشش زیورآلات و به همین نسبت بازنمایی زنان در هریک از تصاویر، وامدار سبک و شیوة هنری زمانه است. به همین جهت در دورة اول، جنبة تصنعی بیشتری دارد اما در دورة دوم، کیفیت طبیعتگرایانه به خود گرفته است چنانکه ایشان حتی در فضای بیرونی تصویر شده و نمود زنان کوچه و بازار در سنین سالخوردگی را به خود گرفتهاند. دربارة پیکربندی نیز هرچند اندازة اندام بانوان در دورة دوم حقیقیتر مینماید اما فضاسازی در هر دو دورة متقدم و متأخر، همچنان عدم توجه نقاش به محیط پیرامون را نشان میدهد و حداکثر به تجسم چند ترنج، فرش و مخده خلاصه میشود بهطوریکه همانند مرقعات تصویری دورة اول، مخاطب فضای نامشخصی از اندرون یا بیرون را متصور خواهد شد.
مقاله پژوهشی
تاریخی
جواد نظری مقدم
چکیده
تغییر لباس و برداشتن حجاب از سر زنان ایرانی یکی از مهمترین و چالشبرانگیزترین اقدامات فرهنگی و اجتماعی در دوره پهلوی اول به شمار میرود که با هدف نوسازی جامعه ایرانی و تحقق الگوی توسعه غربی انجام گرفت. عدم تناسب قانون کشف حجاب با اقتضائات و ارزشهای ملی و دینی جامعه ایرانی و تحمیل آن از سوی دولت به مردم با هدف حذف حجاب، مخالفتهای ...
بیشتر
تغییر لباس و برداشتن حجاب از سر زنان ایرانی یکی از مهمترین و چالشبرانگیزترین اقدامات فرهنگی و اجتماعی در دوره پهلوی اول به شمار میرود که با هدف نوسازی جامعه ایرانی و تحقق الگوی توسعه غربی انجام گرفت. عدم تناسب قانون کشف حجاب با اقتضائات و ارزشهای ملی و دینی جامعه ایرانی و تحمیل آن از سوی دولت به مردم با هدف حذف حجاب، مخالفتهای گستردهای از گروههای مختلف اجتماعی را به دنبال داشت. مطالعه این بخش از تاریخ معاصر ایران تصویر روشنی از سیاستهای فرهنگی دوره پهلوی و چگونگی مواجهه جامعه ایرانی با آن را ارائه میکند. در این پژوهش تلاش شده است با اتخاذ رویکرد توصیفی تحلیلی و با استفاده از اسناد مربوط به دوره کشف حجاب در دوره پهلوی ، چگونگی مواجهه مردم گیلان با قانون کشف حجاب مورد بررسی قرار گیرد. یافتههای این پژوهش ضمن عدم تأیید نتایج پژوهشهای قبلی مبنی بر عدم مقاومت چشمگیر مردم گیلان در برابر قانون کشف حجاب نشان میدهد زمینه و بستر لازم جهت پذیرش بیحجابی در گیلان همچون دیگر مناطق ایران فراهم نبوده و مردم گیلان در برابر این اقدام ناهمساز با فرهنگ و هویت جامعه ایرانی از خود مقاومت نشان دادهاند.عدم تناسب قانون کشف حجاب با اقتضائات و ارزشهای ملی و دینی جامعه ایرانی و تحمیل آن از سوی دولت به مردم با هدف حذف حجاب، مخالفتهای گستردهای از گروههای مختلف اجتماعی را به دنبال داشت.
مقاله پژوهشی
جامعه شناسی
حلیمه عنایت؛ مرضیه عسکری
چکیده
چکیده
آثار هنری بخشی اساسی از فرهنگ یک جامعه و منعکس کننده وضعیت فرهنگی، اجتماعی، سیاسی و اقتصادی آن جامعه هستند. پژوهش پیش رو، به تحلیل گفتمان انتقادی نمایشنامه خشکسالی و دروغ نوشته محمد یعقوبی میپردازد تا مطالعه کند که مفهوم جنسیت در این متن زبانی در قالب چه گفتمانهایی تولید یا بازتولید میشود. یعقوبی از نمایشنامهنویسانی ...
بیشتر
چکیده
آثار هنری بخشی اساسی از فرهنگ یک جامعه و منعکس کننده وضعیت فرهنگی، اجتماعی، سیاسی و اقتصادی آن جامعه هستند. پژوهش پیش رو، به تحلیل گفتمان انتقادی نمایشنامه خشکسالی و دروغ نوشته محمد یعقوبی میپردازد تا مطالعه کند که مفهوم جنسیت در این متن زبانی در قالب چه گفتمانهایی تولید یا بازتولید میشود. یعقوبی از نمایشنامهنویسانی است که در بیشتر آثارش، مضمون روابط میان زن و مرد در محیط خانواده و نقشهای جنسیتی، برجسته است. برای نیل به هدف پژوهش، نظریههای مربوط به جنسیت از بعد زیستشناختی، فرهنگی و گفتمانی مطرح شدهاند و در بخش روش تحقیق، رویکرد تاریخی-گفتمانی روث وداک که پسزمینههای تاریخی- اجتماعی متون را برای تحلیل در نظر میگیرد، انتخاب گردیده است. بهرهگیری از افق تاریخی- اجتماعی دهه هشتاد و تحلیل متن نمایشنامه با استفاده از استراتژیهای پنجگانه وداک و بررسی واژهها و مضامین کلیدی مندرج در آن، نشان میدهد که در نمایشنامه خشکسالی و دروغ، تعریف جنسیت و نقشهای جنسیتی در وضعیتی میان گفتمان سنتی رسمی مسلط و گفتمان مدرن (به عنوان گفتمان رقیب) که امکان بروز آن در دهه هشتاد فراهم شد، تولید میگردد. همچنین نویسنده متن به خوبی توانسته موقعیت جامعه در حال گذار به سمت مدرنیته ایران در دهه هشتاد و پیامدها و تحولات ایجاد شده به سبب آن در عرصه خصوصی خانواده و روابط زناشویی را در خصایص شخصیتهایش بازنمایی کند.
مقاله پژوهشی
ادبیات
حمیده دهقانی؛ آرمان حیدری؛ رضا رضایی
چکیده
علیرغم اینکه تاکنون مطالعات زیادی پیرامون زنان و ابعاد زندگی آنان انجام گرفته است، مناسبات و تعاملات زنان، همان بُعد مهمِّ تجربهزیستۀ آنان است که همچنان در هالهای از ابهام، نوعی سردرگمی و بلاتکلیفی است. از آنجایی که پهنایِ گستردۀ رمانها این پتانسیل را دارند که خواننده را با شخصیتها، موقعیتها و مناسباتِ آنان همسان کنند؛ ...
بیشتر
علیرغم اینکه تاکنون مطالعات زیادی پیرامون زنان و ابعاد زندگی آنان انجام گرفته است، مناسبات و تعاملات زنان، همان بُعد مهمِّ تجربهزیستۀ آنان است که همچنان در هالهای از ابهام، نوعی سردرگمی و بلاتکلیفی است. از آنجایی که پهنایِ گستردۀ رمانها این پتانسیل را دارند که خواننده را با شخصیتها، موقعیتها و مناسباتِ آنان همسان کنند؛ یکی از خاستگاههای ِ مهمی هستند که میتوان نمود و نمادهایِ تعاملات و مناسبات زنان را در آنان جستوجو کرد. از اینرو مطالعۀ حاضر با منظری جامعهشناختی و با استفاده از رویکردِ نشانهشناسیِ اجتماعیِ کِرِس و وُنلیون، نحوۀ بازنماییِ تعاملات و مناسباتِ زنان را در رمانهایِ منتخبِ دورۀ پهلوی اول(سهگانۀ محمد حجازی) واکاوی میکند. تحلیل دادهها به شیوۀ تماتیک، واحد تحلیل "جمله" و تطبیق و بهرهگیری از پیشینۀ تحقیق، شیوۀ اعتباریابی پژوهش حاضر بوده است. برای تأیید تمها و مضمونها نیز مشورت با صاحبنظران در دستور کار بوده است. یافتههای پژوهش در سه بُعد فرانقش بازنموی، تعاملی و ترکیبی، گزارش شده که بر اساس آنها، زنان داستانهای حجازی حول دالِّ برتر "دین، سنت و مدرنیته"، در دستهبندیهای عمدتاً دوتایی قرار گرفتهاند. پیرو این امر، مناسبات و تعاملات زنان نیز در دستهبندیهایِ ضعیف/ قوی، رسمی/ غیررسمی، فعال/منفعل و فرادست و فرودست، قرار گرفته و زنان بر اساس موقعیتها و جایگاههایِ منتسببه، در هر کدام از این دستهبندیها قرار گرفتهاند. لذا نمیتوان و نباید یک الگویِ کلی ارتباطی برای همۀ زنانِ داستان ترسیم کرد.
مقاله پژوهشی
هنر
فرهاد کاروان
چکیده
روند طراحی در معماری، یکی از برنامههای درسی رشتهی معماری است که در سطوح متفاوت آموزشی تدریس میشود. جهت برنامهریزی مطلوب آموزشی، شناسایی متغیرهای مرتبط با آن ضروری است. ازجمله متغیرهای مرتبط با روند و شیوهی طراحی، باورهای معرفتشناسی و بارشناختی فراگیران است. هدف پژوهش حاضر، بررسی رابطه باورهای معرفتشناختی علمی و بارشناختی ...
بیشتر
روند طراحی در معماری، یکی از برنامههای درسی رشتهی معماری است که در سطوح متفاوت آموزشی تدریس میشود. جهت برنامهریزی مطلوب آموزشی، شناسایی متغیرهای مرتبط با آن ضروری است. ازجمله متغیرهای مرتبط با روند و شیوهی طراحی، باورهای معرفتشناسی و بارشناختی فراگیران است. هدف پژوهش حاضر، بررسی رابطه باورهای معرفتشناختی علمی و بارشناختی با دستنگاره در روند طراحی دانشجویان معماری است. این پژوهش با رویکردی ترکیبی کمی (روش توصیفی-همبستگی) و کیفی (تحلیل نمونه دستنگارههای دانشجویان) انجام شده است. جامعه آماری شامل کلیه دانشجویان دختر رشتهی معماری در دانشگاههای همدان است. نمونهی مورد نظر به تعداد 120 نفر به شیوهی دردسترس انتخاب شده است. از پرسشنامههای باور معرفتشناسی علمی، بارشناختی و مقیاس ارزیابی ایده در دستنگارهی طراحی استفاده شده است. دادههای پژوهش با روش آمارتوصیفی (میانگین، انحراف معیار و آمارههای کجی و کشیدگی توزیع متغیرها) و آمار استنباطی (همبستگی پیرسون و تحلیل مسیر با محاسبهی پیش فرضهای آن) تحلیل شده است. نتایج پژوهش نشان میدهد که بین باورهای معرفتشناسی علمی و بارشناختی با ایده در روند طراحی دانشجویان معماری رابطه وجود دارد و چارچوبی را برای تشخیص و تشریح روابط نظری بین مؤلفههای باورهای معرفتشناختی علمی، بارشناختی و شاخصههای دستنگارهها فراهم کرده است. در نتیجه باور معرفتشناختی علمی و تعادل شناختی یا بارشناختی مطلوب تبیین و پیشبینی کننده خوبی برای سنجش ایده در دستنگاره دانشجو است.
مقاله پژوهشی
فرهنگی
یحیی بوذری؛ مهدی یزدانی
چکیده
قاسم امین مصری از جمله روشنفکرانی بود که با دو اثر تألیفی خود منشأ تغییرات اجتماعی بسیاری در مصر و دیگر کشورهای اسلامی شد، نظرات او در ابتدای آثارش به صورت همدلانه با دیدگاههای اسلامی مطرح شد ولی در ادامه به نظرات شخصی خود رسید که هیچ نسبتی با اسلام ندارد، حجاب زنان شرقی را عامل پسرفت شرقیان میداند و معتقد است بیحجابی زنان غربی، ...
بیشتر
قاسم امین مصری از جمله روشنفکرانی بود که با دو اثر تألیفی خود منشأ تغییرات اجتماعی بسیاری در مصر و دیگر کشورهای اسلامی شد، نظرات او در ابتدای آثارش به صورت همدلانه با دیدگاههای اسلامی مطرح شد ولی در ادامه به نظرات شخصی خود رسید که هیچ نسبتی با اسلام ندارد، حجاب زنان شرقی را عامل پسرفت شرقیان میداند و معتقد است بیحجابی زنان غربی، عامل پیشرفت غربیان است، همچنین معتقد است حجاب عامل تحریک شهوت است، با الهامگرفتن از کمونیسم، برای زن، چهار دوره تاریخی قائل است تا به رهایی کامل برسد، حجاب را زندان زن میداند، معتقد است حجاب مخصوص زنان پیامبر است، اینها بخشی از اعتقادات وی درباره حجاب و زن است که در دو اثر معروفش ابراز کرده است، در این پژوهش تمامی دیدگاههای مذکور توسط آثار مرتضی مطهری مقابله و پاسخ داده شد است. تأثیرپذیری امین از مدرنیته غربی و جایگاهی که غربیان برای زن متصور بودند قابلانکار نیست، وی از دریچه توسعه جنسیتی با تأکید بر آموزش زنان استدلالهایش را مطرح میکند و تنها راه نجات و رهایی را درآمیختن با تمدن غرب میداند، در خلال بحثهایش، حجاب را از منظر فقهی نیز مورد بررسی قرار میدهد ولی در آخر به نظرات شخصی خود درباره حجاب میرسد و به دنبال رهایی کامل از حجاب است.
مقاله پژوهشی
ادبیات
سمیه السادات طباطبائی
چکیده
در هزارویک شب فقط شهرزاد برای رهایی از چنگال مرگ قصهسرایی نمیکند که "کنیزک" نیز به ریسمان قصه چنگ میزند تا از کام مرگ برهد. او در رقابت با هفت وزیر قصههایی را در باب نیرنگبازی مردان حکایت می-کند که قصۀ «چشمۀ افسون» یکی از آنهاست. این قصه گرچه از زبان کنیزک و در دفاع از زنان گفـــته می-شود ولی در آن "زنبودن" بدترین ...
بیشتر
در هزارویک شب فقط شهرزاد برای رهایی از چنگال مرگ قصهسرایی نمیکند که "کنیزک" نیز به ریسمان قصه چنگ میزند تا از کام مرگ برهد. او در رقابت با هفت وزیر قصههایی را در باب نیرنگبازی مردان حکایت می-کند که قصۀ «چشمۀ افسون» یکی از آنهاست. این قصه گرچه از زبان کنیزک و در دفاع از زنان گفـــته می-شود ولی در آن "زنبودن" بدترین مصیبت خانومانبراندازی است که ممکن است گریبانگیر مردی شود. زینرو منتقدان فمینیست مصری در کتاب قالت الراویة؛ حکایات من وجهة نظر المرأة من وحی نصوص شعبیة عربیة [(زن)راوی گفت؛ قصههای زنانه با الهام از داستانهای عامۀ عربی] بر آن انگشت گذاشته و کوشیدهاند از دیدگاهی زنمحور به بازآفرینیاش دست زنند. «حکایت فَهد در دنیای زنان» و «چشمۀ زندگی» ثمر این تلاش است. برای خوانش این روایتهای زنانه از دو رویکرد بهره گرفتهایم: رویکرد ساختارگرای تزوتان تودوروف و دیگری تحلیل فمینیستی. این انتخاب دو دلیل دارد: نخست آنکه تحلیل زنانهگر نشان میدهد چرا قصۀ یادشده زنستیز است و به بازنویسی زنانه نیاز دارد. همچنین روشن میکند منتقدان فمینیست در روایتهای نوآفریدۀ خود چگونه از «چشمۀ افسون» سویههای زنستیزانه را زدودهاند. دوم آنکه در بررسی ساختاری روایت در پی پاسخ بدین پرسشیم که چنین قرائتی آیا میتواند در دریافت سویههای ضد زن یک متن یا فهم نگاه زنانه در متن دیگر گرهگشا باشد؟